Jealousy Microbe

Jealousy Microbe

بود نبود، زیر آسـمان کبود، نانفروشـی بود به نام «دوستی.»
مـردم همیشـه از این نانفروشـی خریـد میکردند و هر روز بـرای خرید، در یک صف طولانی منتظر میایستادند.
اجمـل همیشـه بـا همـکارش حامـد، در مـورد مـواد نان و شـیرینی مثـل: آرد، بـوره، پنیـر، نمـک، روغـن زیتـون، خمیرمایـه، مسـکه، کشـمش، کنجـد و…
صحبـت میکـرد. اجمـل و حامـد یک گـروه دونفری خوب و صمیمـی بودند و همیشه در کارها به همدیگر کمک میکردند.
همـه چیـز بـه خوبـی و خوشـی پیـش میرفت تـا اینکـه یک شـب میکروب وحشتناک حسادت به نانفروشی آمد …

This Post Has 5 Comments

  1. Sediq

    Salam, there is a download problem with this book. Can you please share it in my email?
    [email protected]

    Appreciated!

    1. vaheed.taqi

      با سلام
      لینک دانلود مشکلی ندارد. تست کردیم.

      1. Sediq

        اما برای من مشکل نشان می دهد، بیشتر از 10 بار کوشش نمودم.
        لطف نمایید در ایمیل بنده همین کتاب را ارسال نموده ممنون سازید. سپاس

        1. vaheed.taqi

          درست است. برایتان ایمیل خواهیم کرد.

  2. Sediq

    اما برای من مشکل نشان می دهد، بیشتر از 10 بار کوشش نمودم.
    لطف نمایید در ایمیل بنده همین را ارسال نمایید. سپاس

Leave a Reply