شالیزاری بود در بیرون از یک روستای کوچک. شالی بتهای را میگویند که برنج از آن میروید. کُرت شالی باید همیشه پُر از آب باشد؛ چون بدونِ آب برنج پخته نمیشود.
در کُرت پُر از آبِ شالی، قورباقههای ماده تخمگذاری میکنند؛ و بعد از مدتی، صدها چوچه به رنگ سیاه و با دُمِ باریک به حرکت میافتند. این چوچهها را کَولیزک میگویند؛ چون شبیه به قاشقهای کلانِ چوبی است که به آن کولیز میگویند.
چوچهها بدون مراقبت و پرستاریِ پدر و مادر بزرگ میشوند. اول که از تخم بیرون میآیند، دستوپا ندارند؛ فقط یک دُم دارند که با حرکت دادنِ آن در آب اینسو و آنسو میروند
این پست دارای یک نظر است
❤I just love your work