در زمانهای قدیم، باغی بود که در آن شکار ممنوع بود. یعنی در آن باغ هیچ حیوانی حق نداشت حیوانی دیگر را شکار کند. به خاطر همین، آن باغ، «باغ مهربانی» نام داشت. باغ مهربانی در دامنهی تپهای سرسبز قرار داشت و جوی آبی نیز از میان آن میگذشت. پایینتر از باغ، ویرانههای یک شهر قدیمی بود. درون آن ویرانهها، حیوانات موزی و بدی زندگی میکردند که جز کشتن و خوردن دیگر حیوانات، کار دیگری نداشتند. آنها همیشه منتظر بودند که حیوانات باغ مهربانی اشتباهی از آنجا بیرون بیایند و لقمهی چرب آنها شوند. در باغ مهربانی حیوانات کوچک و بزرگ و پرندههای گوناگون در خوشی و آرامی زندگی میکردند. خرگوشها با گوشهای بزرگ و دستهای کوتاهتر از پا، بعد از خوردن علف، بدون ترس از گرگ یا سگی روی سبزهها استراحت میکردند.
باغ مهربانی
- نویسنده: عزیزالله نهفته
- تصویرگر: مرتضی طهور, مریم طهور
- ویراستار: غلامرضا ابراهیمی
- طراح و صفحهآرا: حمید دلبان
- نویسنده: عزیزالله نهفته
- تصویرگر: مرتضی طهور, مریم طهور
- ویراستار: غلامرضا ابراهیمی
- طراح و صفحهآرا: حمید دلبان
- شابک: 978-1-304-63706-2
- شماره سریال: 1/70/93
- دستهبندی: مجموعهی داستانهای امروز
- صفحات: 36 صفحه
این پست دارای یک نظر است
اثر فوق العاده زیبا است.و به استعداد تان باید احترام گذاشت.