امروز با پسر کوچکم از مکتب به خانه میآمدیم و او در راه حساب میکرد تا روز تولدش چقدر مانده است.
وقتی محاسباتش تمام شد، با اندوه گفت:
ـ حیف! کاش روز تولدم زودتر میرسید.
وقتی این را شنیدم، افسانهای در مورد ساعت به یادم آمد.
ـ تو این افسانه را شنیدهای؟
میگویند پسرکی در راه ساعتی یافت. این ساعت معمولی نبود. این ساعت طوری بود که عقربههایش به میل صاحبش به جلو حرکت میکردند و روزی را که صاحبش میخواست، سریعتر میآورد. از آن روز به بعد، یک روز پسرک، روز تولدش بود و روز بعد، نوروز.
هر روز به او هدیه میدادند و او از گرفتن هدیهها خوشحال میشد. مدتی که گذشت، دیگر از خوشحالی پسرک خبری نبود. حالا روز تولد و نوروز برای او عادی شده بود و ناگهان او متوجه شد که پیر شده است.
ساعتِ شوم
- نویسنده: رستم رمضانُف
- مترجم: حضرت وهریز
- ویراستار: غلامرضا ابراهیمی
- طراح و صفحهآرا: تقی وحید
- نویسنده: رستم رمضانُف
- مترجم: حضرت وهریز
- ویراستار: غلامرضا ابراهیمی
- طراح و صفحهآرا: تقی وحید
- شماره سریال: 6/10/48
- دستهبندی: مجموعهی داستانهای خارجی
- صفحات: 27 صفحه
این پست دارای 5 نظر است
داستان هایتان را ما هرشب میخوانیم، خیلی پیشرفت خوبی است.
یک نظر داشتم در داستان ساعت شوم بعضی از تصاویر مرتبط با متن ها نیست یعنی تنظیم نشده، از همین رو به ذهن طفل سوال ایجاد میشود که چرا چهره پسر در صفحه آخر شباهت با چهره او در صفحه اول ندارد.
عالی پیش می روید موفق باشید.
ممنون از دیدگاهتان. در داستان ساعت شوم، چون با گذر زمان سن کودک زیاد میشود تا به پیری میرسد و بعد دوباره از پیری به کودکیاش برمیگردد، چهرهاش تغییر میکند. یعنی کودک آخر داستان با کودک شروع داستان تفاوت سنی دارد.
پایدار باشید
درود و ارادت بر دوستان عزیز گهواره
کار شما بسیار ارزشمند و ستودنی است. من هنگام که نگاهی به این داستانها انداختم، متوجه گروه سنی در خود کتاب ها نشدم. یعنی در شناسه کتاب یا جای دیگر ندیدم که سطح گروه سنی ثبت شده باشد؛ نمی دانم که من متوجه نشدهام یا ثبت نگردیده؟ در زمینه نیاز به رهنمایی شما دارم. به طور نمونه همین داستان «ساعت شوم» برای کدام ردهی سنی یا سویهی صنفی مناسب است؟
جناب باقریان عزیز!
از دیدگاه شما سپاسگزاریم. در کتابهای جدید گروههای سنی ذکر شده ولی در کتابهای قدیمیتر این موضوع فراموش شده متاسفانه.